در حالی که چندی پیش خبرهایی در خصوص هزینه ۷ میلیارد تومانی تغییرات و بازسازیهای اساسی در ساختمان سفید نهاد ریاست جمهوری منتشر شده بود، تا کنون هیچ یک از مسئولین دولتی پاسخی در این رابطه ارائه نکرده اند.
به نظر می رسد، سکوت دولت تدبیر و امید در این رابطه به دلیل عادی بودن این هزینه برای دولت است.
درحالی که دولت تبلیغات گسترده ای برای انصراف مردم از یارانه ها انجام می دهد و ۷ روز هم از ثبت نام جدید یارانه ها می گذرد، ولی هنوز هزینه های کلانی در سطح دولت می شود.
به عنوان مثال گفته می شود که در ایام نوروز هزینه های پیامک تبریک روحانی به مردم در حدود ۹۵۰ میلیون تومان بود.
همچنین هزینه تأسیسات رفاهی مانند، سونا، استخر، سالن های ورزشی و امکانات لوکس در ساختمان ریاست جمهوری به ۷ میلیارد نیز رسیده است.
قطعاً این هزینه ها در راستای اقتصاد مقاومتی نبوده و دولت برای تأثیرگذاری بیشتر کلامش در ازای انصراف مردم از یارانه ها باید خود نیز در ظاهر ساده گرایی را رعایت کرده و از ریخت و پاش ها جلوگیری کند.
این هزینه ها در حالی صورت می گیرد که دولت از ابتدای ورود خود از خزانه های خالی صحبت کرده است و هم اکنون نیز طی یک فراخوان گسترده از مردم درخواست کرده است تا از دریافت یارانه خود انصراف بدهند.
قطعا دولت باید برای این هزینه های اضافه و ریخت و پاش ها جوابی درخور به مردم ارائه کند تا افکار عمومی را در این خصوص توجیه کند.
نکته: البته همکارا و روسای دولت خلق و خوی راحت زیستن رو بهتر دارن به جا میارن.
جهان شاهد نظریات تازه یا قدیمی است که از پایان جهان، آغاز جهان، پایان تاریخ و آغاز تاریخ صحبت به میان می آورد. از «آغاز تاریخ» یوشی هیرو فرانسیس فوکویاما که به تازگی به چاپ رسیده گرفته تا پایان تاریخ 21 دسامبر 2012 قبیله مایاها که بنا بر تقویم شان قرار است اتفاق بیفتد.
مایاها معتقد بودند که زندگی روی زمین از پنج دوره
تشکیل شده که پایان هر دوره با یک رویداد عظیم به پایان می رسد و زمین وارد دوره
طولانی دیگری می شود. طبق محاسبات مایاها، 21 دسامبر 2012 پایان دوره پنجم است و
جهان پس از آن وارد دوره ششم خواهد شد. این موضوع باعث ایجاد دلهره و ترس میان
مردم جهان شده است. اما واقعیت این است که تاکنون هیچ دلیل و مدرک یا شواهد قطعی
دال بر رستاخیز عظیم پیدا نشده است و به نظر می رسد که اعتقاد مایاها مانند اکثر
مردمان باستان، ریشه در خرافات داشته است. مردم مایا حدود هزار سال پیش از میلاد
در سرزمین هایی اقامت گزیدند که امروزه محدوده جنوب مکزیک، گواتمالا، هندوراس و
کاستاریکا را شامل می شود. نوشتن کامل خط از برجسته ترین مشخصات این تمدن است و
علاوه بر آن، آثار فراوان هنری، معماری و علم نجوم، مظاهر دیگر این تمدن محسوب می
شد. پایتخت این تمدن، شهر تیکال بود که حدوداً 400 سال پیش از میلاد بنا شد و در
خلال قرن دوم تا هشتم میلادی به حد اعلای زیبایی رسید. تمدن مایاها که از اتحاد و
به هم پیوستن 20 قبیله در امریکای مرکزی شکل گرفته بود، سرانجام در قرن شانزدهم
میلادی توسط فاتحین اسپانیایی نابود شد. مایاها در امور مذهبی و سیاسی خود قوم
گرایی را اصل محکمی برای بر سر کار آمدن اعضای جدید خود می دانستند. بعد از تولد
شاهزاده، فرمانروا طی یک مراسم خاص، مقداری از خون خود را به عنوان پیشکش به اجداد
و خدایان تقدیم می کرد. قربانی کردن افراد هنگام جایگزینی شاه جدید در مراسم خاصی
و با تشریفات انجام می گرفت. در آن مراسم کسانی قربانی می شدند که در جنگ های قبلی
اسیر شده بودند. امور مذهبی نیز از جایگاه مهمی در زندگی پادشاه مایا برخوردار بود
زیرا با این قوانین از مقام سلطنتی برای ادامه حیات قوم مایا حمایت می کردند.
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِیَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ و َابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ سَیِدَةِ نِساءِ العْالَمِینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا ثَارَ الله وَ اَبنِ ثَارِهَ وَالوِتْرَ الْمَوْتُورِ اَلسَّلامُ عَلَیکَ وَ عَلی الَأرواحِ الَّتِی حَلَتْ بِفِنآئِکَ عَلَیکُمْ مِنْی جَمِیعاً سَلامُ اللهِ اَبداً ما بَقَیتُ وَ بَقِیَ الَّلیلِ وَ النَّهارُ یا اَبا عَبدِ اللِه
تاکنون فهرستهای مختلفی از کتابهایی که حتما باید خوانده شود، منتشر شده است. یک فهرست جدید اسامی 30 کتاب را که تا پیش از 30 سالگی باید خواند، منتشر کرده است. به گزارش ایبنا و به نقل از بوکترید، در این فهرست مشهورترین رمانهای قرن نوزدهم و بیستم در کنار آثاری درباره دیدگاههای اجتماعی جای دارند.
مرجعیت و ولایت فقیه
یکی از سؤالاتی که پیرامون نظریه ولایت فقیه مطرح می شود این است که جایگاه مراجع تقلید و مجتهدین دیگر غیراز ولی فقیه، در نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه کجاست و آیا در صورت وجود ولی فقیه از یک سو و مراجع تقلید از سوی دیگر، تعارضی بین آنها وجود نخواهد داشت؟ آیا نتیجه و لازمه ولایت فقیه، پذیرفتن مرجعیت واحد ونفی مراجع تقلید دیگر است؟ اگر چنین نیست و از نظر این تئوری مردم می توانند علی رغم وجود ولی فقیه در جامعه، از اشخاص دیگری تقلید کنند، درصورت وجود اختلاف نظر بین ولی فقیه و مراجع تقلید، وضعیت جامعه چه خواهد شد و وظیفه مقلدین این مرجع چیست؟ و آیا می توان بین عمل به فتاوای مرجع تقلید و اطاعت از ولی فقیه جمع کرد؟ وسؤالاتی از این قبیل که باز هم مانند بحث قبلی، حقیقت و روح همه آنها به یک مسأله باز می گردد و آن «تبیین رابطه مرجعیت و ولایت فقیه» است و با روشن شدن این رابطه، پاسخ این پرسش ها و نظایر آنها معلوم خواهد شد.
برای تبیین «رابطه مرجعیت و ولایت فقیه» باید ماهیت تقلید و کار علما و مراجع تقلید ونیز ماهیت کار ولی فقیه و تفاوت بین آن دو، و به دنبال آن تفاوت بین حکم و فتوا معلوم گردد.
قرار دادن دست راست بر روی دست چپ در نماز (دست بسته نماز خواندن) از اموری است که استحباب آن بین فقهای سه مذهب از مذاهب چهارگانة اهل سنّت مشهور است:
حنفیها میگویند:روی هم گذاشتن دستها در نماز، سنّت است وواجب نیست، و برای مرد بهتر است که کف دست راستش را بر پشت دست چپ، زیر ناف قرار دهد، و زن دستها را بر سینهاش بگذارد.
شافعیها میگویند: گذاشتن دست روی یکدیگر، در نماز، برای مرد و زن سنّت است و بهتر است که کف دست راست را بر پشت دست چپ زیر سینه و بالای ناف به سمت چپ قرار دهد.
حنبلیها میگویند: گذاشتن دستها روی هم، سنّت است و بهتر است که کف دست راست را بر پشت دست چپ نهاده، زیر ناف قرار دهند.
فرقه مالکیّه بر خلاف سه مذهب فوق میگویند: آویختنِ دستها در نمازهای واجب، مستحب است، قبل از مالکیها نیز جماعتی همین قول را گفتهاند که از آن جملهاند: عبداللّه بن زبیر، سعید بن مسیّب، سعید بن جبیر، عطاء، ابن جریح، نخعی، حسن بصری، ابن سیرین و جماعتی از فقها.
از امام اوزاعی منقول است که نمازگزار، بین آویختن دستها یا روی هم قرار دادن آنها مخیر است.[1]
امّا مشهور بین شیعه امامیّه آن است که قرار دادن دستها روی یکدیگر در نماز، حرام، و موجب بطلان نماز است و به ندرت از فقهای شیعه کسی قائل به کراهت شده، مانند ابو الصلاح حلبی در کافی.[2]
امیرالمؤمنین امام علی (ع) 7 روز سهشنبه بدن مطهّر رسول خدا را در منزل خود حضرت دفن کرد. یعقوبی 2/114 و طبرسی /138 گویند: انصار هنگام دفن فریاد زدند: تو را به خدا سوگند حق ما را نسبت به رسول خدا مراعات کن! مردی از انصار را نیز به کمک خود بگیر که ما را هم در دفن پیامبر سهمی باشد. با راهنمایی حضرت، اَوْس بن خولی انصاری که مردی اهل فضل و از بدریون بود داخل قبر شد و در امر داخل کردن جنازه مطهر به قبر کمک کرد و سپس بیرون آمد.
شیخ مفید /101 گوید: بیشتر مردم به لحاظ نزاعی که بین مهاجران و انصار درباره خلافت در گرفت در نماز بر پیکر رسول خدا حاضر نشدند. حضرت فاطمه (س) فریاد زد: «چه آینده بدی است!». آنگاه مردم در آن هنگام که علی و بنیهاشم درگیر مصیبت پیامبر بودند از فرصت استفاده کرده دنبال تصاحب خلافت رفتند و در پی آن ابوبکر به خلافت رسید. هنگامی که امیرالمؤمنین امام علی (ع) سرگرم اصلاح قبر پیامبر بود مردی آمد و عرض کرد این گروه با ابوبکر بیعت کردند و انصار به سبب اختلافشان شکست خوردند و طُلَقا از ترس آنکه مبادا شما به خلافت برسید به بیعت با ابوبکر مبادرت ورزیدند. حضرت بیلی را که در دست داشت بر زمین نهاد و دسته آن را در دست گرفت و اوایل سوره عنکبوت را قرائت فرمود:
(أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لاَ یُفْتَنُونَ).
آیا مردم پنداشتهاند همین که بگویند ایمان آوردیم به حال خود رها میشوند و دیگر امتحان نخواهند شد؟!