بررسی عوامل ایجاد جرم
چرا و چگونه فردی جرمی را مرتکب می شود؟
همه مردم مرتکب جرم نمیشوند؛ تعلیم و تربیت، تنفر از آزار و اذیت دیگران، احترام به دیگران، احترام به هم نوع، ترس از مجازات، اکثریت مردم را از ارتکاب به جرم نهی میکند. لیکن مجرم کسی است که این سدهای اخلاقی و اجتماعی در او مؤثر نبوده و نمیتوانند از ارتکاب جرم بازدارند.
عوامل مؤثر در ایجاد رفتار مجرمانه شامل موارد بسیاری میشود، در این میان میتوان به محیط دوران کودکی، توارث، موقعیت اجتماعی و اقتصادی، رویدادهای بحرانی و منفی اشاره کرد.
طرح پیشگیری از ارتکاب جرم
ایجاد محیط آرام و سالم در خانواده.
محیط امن و آرام در خانواده برای هر کودکی باید براثر توجه والدین نسبت به یکدیگر بوجود آید تا آنان بتوانندبدون هرگونه ناراحتی در محیطی مناسب دوران طفولیت و نوجوانی خود را به پایان برسانند.
تفریح و ورزش با کودکان همیشه لذت بخش است و در زمان بازی است که کودک تجربه میکند ورعایت حقوق دیگران را میآموزد. پرخاشگری والدین نسبت به یکدیگر یا نسبت به فرزند خود، کودک را از محیط خانواده فراری و ناراضی میسازد و ممکن است این عدم رضایت او را به سوی بزهکاری سوق دهد.
تأمین محیط و مسکن مناسب:
هر چند بیان این موضوع که بزهکاری فرزندان ما نتیجه مستقیم زندگی در محلات فقیرنشین میباشد جزء موهومات است ولی نباید فراموش کرد که اگر افراد خانواده صاحب مسکن شایستهای باشند و راه مفری برای نجات از فشار و محرومیتهای زندگی در اتاقهای محقر، شلوغ و غمانگیز داشته باشند برای چنین نوجوانی احتمال خطر بزهکاری کمتر است.
جلوگیری از تحریک جنسی فرزندان:
روابط بین پدر و مادر و گفتگو و نوع برخورد آنها با یکدیگر بویژه رفت و آمدهای خانوادگی و دوستی و جو حاکم براین روابط از جمله عواملی هستند که نباید از آنها غافل بود.
تأمین نیازهای مادی و معنوی:
امروزه اکثر کودکان در فضای تنگ آپارتمانها اسیر شده وجای ورزش و تفریح آنان در محوطه اتاقها، کوچهها یا خیابانها است. امکان استفاده آنان از وسائل موجود ورزشی نیز یکسان و برابر است. مسئولین ورزش جامعه باید امکانات مذکور را جهت همه کودکان و نوجوانان بلاخص خانوادههای کم بضاعت فراهم سازند.
بیکاری، تنهایی، نداشتن تحرک و فعالیت، نداشتن سرگرمی هایی که توجه و علاقه جوانان را به خود جلب کند، از عوامل ایجاد انحراف و بزهکاری میباشد.
تأمین آموزش و پرورش مناسب:
مدرسه اولین محیط اجتماعی است که کودکان و نوجوانان ناچارند خود را بانظم و قوانین آن هماهنگ سازند. آنها از معلمان خود توقع دارند که رابطهای صمیمانه با آنها برقرار کنند. توجه به شخصیت، عدم تبعیض بین شاگردان، همکاری با آنها، استفاده از دروس عملی و وسائل کمک آموزشی، متکلم وحده نبوده معلم و استفاده از مددکاران اجتماعی و مشاوران دلسوز در امر تعلیم و تربیت کودکان. از عوامل کاهش جرم و بزهکاری در بین نوجوانان میباشند.
بدین ترتیب تعدادی از طریق بازدارندگی ارتکاب جرائم چه در محیط خانوادگی و چه در محیط مدرسه ذکر شد و درهر حال این وظیفه سازمانهای ذیربط است که با تهیه وسائل لازم جهت تعلیم و تربیت، رشد فکری، بالابردن بینش کودکان و نوجوانان، پیش بینی لازم جهت مبارزه و جلوگیری از آلودگی آنان؛ شرایط مادی و معنوی و ضرورتهای آن را تا حد امکان تلفیق و هماهنگ کنند و مسائل مقتضی به جنبه های اخلاقی و معنوی امور جوانان توجه کافی مبذول دارند.